آنتوان سِوروگین، عکاس انقلاب مشروطه
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۱۴۵۶
آنتوان سوروگین در مجموع ۱۲ هزار شیشه عکس از ایران و ایرانیان تهیه کرد که نزدیک به سه تا چهار هزار تای آن هنوز موجود است.
به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «آنتوان سِوروگین در سال ۱۸۵۱م. در محل سفارت روس در تهران زاده شد. پدر وی واسیلی سِوروگین خاورشناس بود و به زبانهای فارسی، عربی، ارمنی، گرجی و روسی تسلط کامل داشت و به عنوان منشی اول در سفارت روس در ایران خدمت میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واسیلی سِوروگین در سنین جوانی در یک حادثه اسبسواری جان خود را از دست داد و این حادثه در زندگی خانوادگی او اثر بسیاری بر جای گذاشت و بر اثر فشارهایی که از جانب افراد سفارت بر این خانواده وارد شد، همسر جوانش مجبور به ترک تهران شد و به تفلیس و سپس شهر آگولیس که خود متولد آن کشور یعنی گرجستان بود، نقل مکان کرد. آنتوان و دو برادر وی درآگولیس در مدرسهای پذیرفته شدند که در ضمن تحصیل، زبان فرانسه را نیز فراگرفتند. او با علاقه و گرایشی که به کارهای هنری از خود نشان میداد، به تفلیس بازگشت و در رشته نقاشی به تحصیل پرداخت. او همراه دو برادرش به کلاس درس عکاس مشهور روس دیمیتری ایوانویچ یرماکوف مراجعه کرد. همکاری با یِرماکوف منبع درآمدی نیز برای خانواده او شد. آنتوان تصمیم بازگشت به ایران گرفت تا از اسناد و مدارک فرهنگی ایران عکسهایی تهیه کند. مشوق اصلی وی در این کار یِرماکوف بود. به این ترتیب سِوروگین کار بس دشوار و مهم خود را از ایران شروع کرد.
در آن دوران دنیا با نظر خاصی به شرق نگاه میکرد و برداشتها و تصورات سیاحانی که به مشرق زمین سفر میکردند درباره ایران حقیقت نداشت و آنان شرق را به عنوان مکانی افسانهای و غمانگیز تصور میکردند. زنان غربی تخیلاتی درباره شاهان و حرمسراهای آنان و زندگی زنان حرم داشتند. او این خیالات را به وسیله عکاسی به حقیقتی روشن بدل کرد. سیاحان و مسافران اروپایی هنگام قدمزدن در خیابانهای شهرهای ایران به مناظر عجیب و بسیار جالبی برمیخوردند. زندگی خیابانی و دادوستد و راههای درآمد در خیابانها مورد توجه عکاس بود. از آن جمله عکسی است که در آن چند کبابی و افرادی که در کنار آنان به صف ایستادهاند، دیده میشود.
چنانکه میدانیم در سده نوزدهم سفرکردن کاری بس دشوار بود و سفر را نوعی حادثهجویی میپنداشتند. در آن زمان یافتن محل زندگی مناسب و غذا آسان نبود و امنیت وجود نداشت. وسایل عکاسی آن زمان بسیار بزرگ بودند؛ مانند سهپایه عکاسی، وسایل ظاهرکردن عکس که جابهجاکردن آنها کار بسیار دشواری بوده و حتی فراهمکردن محلی تاریک برای ظاهرکردن عکس غیر ممکن بود. با تمام این مشکلات، سِوروگین توانست حوادث و اتفاقات زمان خویش را توسط دوربین عکاسی ابدی و جاودانه کند. آنتوان دو برادرش را که در شهر باکو ساکن بودند، متقاعد کرد تا در کار عکاسی همراهیاش کنند. با این فکر همراه گروهی از دوستان خود با کاروانی به ایران سفر کرد و در سالهای ۱۸۷۰ -۱۸۶۰م در تبریز ساکن شد. او اولین عکاسخانه خود را در تبریز افتتاح کرد و در مدت کوتاهی میان مردم اشتهار یافت و سپس راه به دربار پیدا کرد.
در سال ۱۹۱۶م. کتاب عکاس مشهور فرانسوی Liebert به نام «فن عکاسی» را به زبان فارسی برگرداند و به ولیعهد وقت، مظفرالدینمیرزا، اهدا کرد. در حال حاضر یک نمونه از این کتاب که با خط نستعلیق نگاشته شده است در کتابخانه ملی تهران نگهداری میشود. آنتوان و همراهانش فهرستی را برای عکاسی تهیه کردند، سپس به عکسبرداری از مناظر دیدنی، آثار تاریخی، مردمی که در جنگلها میزیستند و غیره پرداختند و پس از تهیه عکسهایی از مناظر تهران به سوی شهرهای استانهای لرستان و کردستان راهی شدند. در سال ۱۸۸۳م. آنتوان استودیوی عکاسی خود را در طبقه دوم ساختمانی در خیابان علاءالدوله دایر کرد و خوشبختانه سردرخانه تاکنون نگهداری و به عکاسخانه مرکزی تهران منتقل شده است.
آنتوان در تهران با دختری به نام لوییزا که از ارمنیان ایران بود، ازدواج کرد و صاحب فرزندانی به نامهای اُلگا، ساشا، آندره، ایوان، میشا و الگای دوم شدند. آنتوان به پیشنهاد پزشک مخصوصِ ناصرالدینشاه که اتریشیتبار بود به وین سفر کرد و چند سالی در وین و کشورهای دیگر اروپا به گشتوگذار مشغول شد و طی این مدت در رشته عکاسی به تجارب فراوانی دست یافت و پس از خرید وسایل گوناگون عکاسی به تهران بازگشت. در سال ۱۹۰۸م. در روزهای جنبش ملی مشروطه ایران، او و خانوادهاش به سفارت انگلیس پناه بردند. در آن زمان خانههای بسیاری از حمایتکنندگان از مشروطه غارت شد و خانهای را که در جوار کارگاه آنتوانخان بود، منفجر کردند. این اتفاق برای او به منزله یک فاجعه بود. بعد از آن آنتوان به سفرهای خویش پایان بخشید و فقط در کارگاه خود به کارش ادامه داد.
در زمان حکومت رضاشاه تعداد دو هزار نگاتیو به بهانه اینکه نشانگر و سند ایران قبل از انقلاب (مشروطه) هستند، تصرف شد. آنتوانخان تا پنج سال قبل از مرگش به کارش ادامه میداد و در سالهای پایانی عمر دخترش ماری به او کمک میکرد. در این سالها با زحمت فراوان توانست تعداد ۶۹۶ عدد از دو هزار نگاتیو را پس بگیرد. آنتوانخان سِوروگین در سال ۱۹۳۳م. در ۸۲ سالگی بر اثر بیماری کلیوی درگذشت و در قبرستان روسها در تهران در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد. آنتوان سوروگین در مجموع ۱۲ هزار شیشه عکس از ایران و ایرانیان تهیه کرد که نزدیک به سه تا چهار هزار تای آن هنوز موجود است.
نویسنده: ایوت تاجاریان
ترجمه: ماریا آیوازیان»
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: انقلاب مشروطه ، آنتوآن سوروگین
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: انقلاب مشروطه آنتوآن سوروگین آنتوان س
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۱۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشتازی خاندانهای نصفجهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
اصفهان همواره مهد اولینها بوده و بر این اساس بسیاری در این خطه حضور داشتند که اولینها را رقم زدند و پیشقراول مسیری بودند که تا امروز و پس از گذشت قرنها ادامهدار بوده، از پیشگامی در نهضت تنباکو تا تلاش برای رهایی از وابستگی به غرب آن هم در زمانی که شاید این مفاهیم، رواج چندانی نداشته است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصفهان و نصفجهان همواره مهد اولینها بوده و بر این اساس بسیاری در این خطه حضور داشتند که اولینها را رقم زدند و پیشقراول مسیری بودند که تا امروز و پس از گذشت قرنها ادامهدار بوده است؛ بهعنوان مثال پیش از موضوع نهضت تنباکو سیاست فهم احساس خطر کردند و بر همین اساس اولین شخصی که متوجه خطر این موضوع شد، آقانجفی از علمای سرشناس اصفهان بود؛ راهکار او این بود که فتوا دهد و خریدوفروش تنباکو را برای مردم حرام اعلام کند.
بر این اساس بسیاری از ما نام خاندانهای فراوانی از جمله آقانجفی، امین، کلباسی، اژهای و… را شنیدیم که نقشآفرینی فراوانی در تاریخ این شهر داشتهاند و بر همین اساس محمود فروزبخش نویسنده و اصفهانپژوه به خبرنگار ایمنا اظهار کرد: مهمترین خاندان علمی اصفهان خاندان نجفی است که از شیخ محمدتقی رازی استاد میرزای شیرازی آغاز میشود.
وی با بیان اینکه پسر او محمدباقر نجفی است که رئیس حوزه علمیه اصفهان بوده و فرزندانش نیز آقانجفی، شیخ محمدحسین، حاج آقا نورالله و شیخ جمال هستند، افزود: آقا نجفی زعیم حوزه اصفهان بود که اولین فتوای تحریم تنباکو در اصفهان را داد، همچنین مبارزه با بهائیت را در دستورکار داشته است.
این نویسنده و اصفهانپژوه تصریح کرد: شیخ محمد حسین نیز در نجف فوت میکند و پسر او شیخ محمدرضا است که استاد امام خمینی (ره) و نویسنده کتاب نقد فلسفه داروین و نگهدارنده حوزه علمیه در زمان اختناق رضاشاه است؛ حاجآقا نورالله نیز رهبر مشروطهخواهان اصفهان بود که خانه او امروزه خانه مشروطه نام گرفته و کتابی بهنام مقیم و مسافر دارد و در آن به زبان رمان از مشروطه دفاع کرده است.
فروزبخش با اشاره به اقدامات حاجآقا نورالله نجفی گفت: تأسیس بیمارستان خورشید، انجمن صفاخانه، شرکت اسلامیه (شرکت اسلامیه شرکتی سهامی عام و یکی از اولین و مهمترین کارخانههایی بود که در دوران مشروطه در ایران با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج، با تلاش و حمایت اغلب بازرگانان و علمای اصفهان و شیراز و کاشان، به ویژه آقا نجفی اصفهانی و نورالله نجفی اصفهانی در فروردین ۱۲۷۸ تأسیس شد.) و حمایت از مدارس و روزنامهها از اقدامات حاجآقا نورالله بوده که ریاست شرکت اسلامیه به عهده کازرونی بوده و از سویی جمعی از تجار و روحانیون به این نتیجه رسیدند از پارچه داخلی حمایت کرده و آن به اقصی نقاط جهان توزیع کنند.
وی با بیان اینکه شیخ جمال نیز مشروطهخواه بود که به تهران تبعید شد و آنجا همراه با شهید مدرس از مخالفان رضاشاه بود، خاطرنشان کد: یکی دیگر از خاندانهای مطرح، خاندان کلباسی است که افراد علمی زیادی دارند اما در مسائل سیاسی نبودند؛ رأس این خاندان محمدابراهیم کلباسی بود که مزار او پشت مسجد حکیم است و به زهد و تقوا شناخته میشود در واقع حاجی کلباسی و سید شفتی احیاکننده حوزه علمیه اصفهان در اوایل دوران قاجار بودند.
این نویسنده و اصفهانپژوه یادآور شد: از دیگر خاندانهای مطرح نیز خاندان اژهای هستند که شخصیت معروفشان ملاعلیاکبر اژهای است که فتوای جهاد با روس را دارد و از دیگر شخصیتهایشان نیز میرزا علیاکبر اژهای است که در بحث تحریم تنباکو به آقانجفی کمک کرد..
فروزبخش با بیان اینکه خاندان امین، مجلسی، درچهای، روضاتی، چهارسوقی، فشارکی، خاتونآبادی، خراسانی، بهشتی، صدر و شفتی از دیگر خاندانهای فعال در عرصه علمی هستند، عنوان کرد: همراهی پدر و همسر بانو امین و ساخت بیمارستان امین از نکات قابل توجه است.
به گزارش ایمنا، علمای ایرانی و خصوصاً اصفهانی با جایگاه ویژه خود در تاریخسازی، مدنیت، هنر و سیاست، فرهنگساز و شاخه اصلی درخت انسانیت شناخته میشوند؛ در واقع باید گفت این پیشگامان تاریخ و تمدن در جایجای تاریخ، چه با حضور مستقیم خود و چه از طریق تربیت شاگردان همواره شاخص، والا و گرامی بودهاند اما آنگونه که باید و شاید، به معرفی آنها نپرداختهایم و لازم است با سرلوحه قرار دادن تاریخ و تمدن خود، الگویی به عظمت تاریخ این دیار برای نسل جدید ارائه کنیم.
کد خبر 748194